بسم رب المهدي (عج)

امروز اومدم يه ذره چرت و پرت ول بدم برم . گفتيم ديگه بعد مدتي يه درد دلي هم بکنيم . ديروز خيلي حالم گرفته شد . داشتم مي ترکيدم . از اين که واقعا هيچي قانون نداره . هيشکي وجدان نداره . از اينکه همه چي مي لنگه . ما ديروز مسابقه فوتبال داشتيم ( محلات تهران ، منطقه 2 ، محله طرشت ، فينال مسابقات ، زمين شهرداري منطقه دو ، سعادت آباد ) . بازي بين دو تيم کانون رهپويان ( ما ) و سپهر تيم مقابلمون بود . واقعا ما تا اينجاي کار ترکونده بوديم . 20 تا گل زده بودم و فقط 1 گل خورديم . يعني بهترين خط حمله و بهترين دفاع . بعد تازه چي ما بدون باخت تا فينال اومده بوديم و خلاصه خيلي گولاخ بوديم . ديروز ما به يه تيمي باختيم که علاوه بر اينکه از بازيکن هاي باشگاهي اشباع شده بود ( قانون مسابقات بيان مي کنه هر تيم مجازه فقط سه بازيکن باشگاهي داشته باشه ) بازيکن بزرگتر از سن مجاز هم داشت . انصافن ما خيلي قشنگ بازي کرديم و کل بازي خيلي خوب دفاع کرديم اما چي بگم از اين ضيافت پنالتي ها ... که اين تيم سپهر همين 5 شنبه يه تيم ديگه رو هم تو پنالتي برده بود و به فينال اومده بود در صورتي که ما همه بازيهامون رو با گلهاي بالا برديم ! خلاصه ما تو پنالتي ها 1 - 4 باختيم تا معلوم بشه اگه تيم همه بهترين ها رو هم داشته باشه اگه نتونه پنالتي هاشون گل کنه تيم نيست . بگذريم

بعد بازي سرپرست و مربي تيممون رفتند اعتراض بزنند ولي در عين اينکه حق با ما بود اعتراض ما به امروز موکول شد . بسوزه پدر بي صحابي !

خلاصه ما به همين راحتي حذف شديم . مي خواستم اين مطلب رو بذارم رو وبلاگم كه ديگه ديدم ارزششو نداره ...

چمي دونم ... شايد حكمت خدا بوده ... بازم جاي شكر داره . چون ما پارسال تو نيمه نهايي حذف شديم و امسال تو فينال . ان شا الله كه سال بعد خوب نتيجه بگيريم .

التماس دعا

نويسنده وبلاگ

اللهم عجل لوليك الفرج