سفارش تبلیغ
صبا ویژن
.

خر خدا ...

سه شنبه 86 مرداد 2 ساعت 2:9 عصر

بسم رب المهدی (عج)

دیگه راه نمی ده . داره خسته می شه . تا حالا ( البته جونه عمش ) 5 ، 6 بار ، با هزار بد بختی رفته نوک قله بعد از اون بالا با مغز نداشته اش ! خورده زمین ! نمی دونم چرا هیچیش نمی شه ؟ دیگه حالم داره ازش بهم می خوره .مرتیکه همش حرف می زنه .به زمین و زمان گیر میده . آخه نا مسلمون تو چرا حرفی که خودت می زنی رو عمل نمی کنی ؟ به ولله زشته . چرا کاری که خودت نمی تونی بکنی رو از بقیه انتظار داری ؟ دیگه خودمم نمی دونم باید چیکارش کنم ؟ خیلی بد شده . هیچی روش تاثیر نمی ذاره .فکر کنم خدای نکرده اگه آقا بیاد هم بزنه زیرش ... نه بابا خدا نکنه ... تو مجلس ارباب سینه زنی کرده ... کلی گریه کرده ...
تو نمی دونی باید چیکارش کنیم . هر کاری بگی براش کردم . هر چی بگی بهش گفتم . می گن خدا خرشو میشناسه بهش شاخ نمی ده ...
 
* _ - _ - _ - _ - _ - _ - _ - _ - _ - _ - _ -  _ - _ - _ - _ - _ - _ *
امام صادق(علیه السلام ) فرمودند :
در سه هنگام شیعیان ما را امتحان کنید :
* بر نماز اوّل وقت مواظبت دارند .
* اسرار خود را از دشمنان ما محافظت می کنند .
* برادران ( دینی اشان ) را با دارایی خود مساعدت می کنند .

گفتم خالی از عریضه نباشه !

اللهم الرزقنا توفیق الزیارة الحسین (ع) فی الدنیا و شفاعة الحسین (ع) فی الآخره ...



  • کلمات کلیدی : افکار نوشته ...
  • به دست : پابرهنه ی دانشجو... | نظرهای شما [ نظر]


    کل یادداشت های این وبلاگ

    زندگی با چشمان بسته !
    پراکنده های ذهنی قبل از زیارت!
    نامرتب هایی برای نوشته شدن ...
    [عناوین آرشیوشده]