هنوز منتظرم
باز هم از آسمان هفتم صدای شور و شادی می آید ، باز هم دلم به سوی آسمان پر می کشد ، باز هم صدای عشق را با تمام وجودم و در کنار پنجره کوچک اتاقم احساس می کنم . کبوتری از آن آسمان دیاری آشنا ، روی ایوان می نشیند . صدای بال فرشتگان می آید و من هنوز در کنار پنجره اتاق به آنجایی که آسمان به زمین (( می چسبد )) به همان جا نگاه می کنم تا شاید او را ببینم . می دانم او نیز روزی می آید ، می دانم و من هنوز منتظرم منتظر لحظه دیدار او ...
شاید این جمعه بیاید شاید *** پرده از چهره گشاید شاید
یقین
کافیه فقط و فقط ما یقین پیدا کنیم که بابا جان با همین گناهی که می کنیم ظهور رو به تعویق می اندازیم . گفتنش خیلی سخته !!! چون بنده و همه دوستان باید به این یقین برسیم که می تونیم ظهور رو جلو بندازیم
فقط یقین !!! همین !!!
ادامه دارد ...
اللهم عجل لولیک الفرج و جعلنا من انصاره و اعوانه ...
کل یادداشت های این وبلاگ