سفارش تبلیغ
صبا ویژن
.

جلوه ... 1

پنج شنبه 87 خرداد 2 ساعت 10:1 عصر

بسم رب المهدی (عج)

برداشت اول :
دیگه این روزا خورشید موقع طلوع حال بالا اومدن رو نداره و موقع غروب هم خودش دیرتر میره پایین ! تا آن ها هم نمازشون رو بخونند ...
حاج سلیم داشت فریاد می کشید و بلند گوهای مسجد هم همراهی اش می کردند اما صدای غریب حاجی به جایی نمیرسید وگویی این مردم پنبه در گوش هاشان فرو کرده اند . دقت کرده ای ! وقتی اذان صبح می گوید حتمن صدایش را از مسجد محله می شنوی ... ولی مردم این شهر به بانگ خدا توجهی نمی کنند و خدا هر چه صدایشان می زند ... آخر مردم دنیا دوست در پی استراحت هستند تا روزی پر کارتر داشته باشند ... هنگام ظهر که دیگر هیچ ... سلیم خودش هم متوجه نمی شود چه می گوید و مردم هم از بس که می دوند اصلن یادشان رفته سلیمی هم هست ... وقت مغرب وقتی سلیم پیام خدایی را با صدای زیبایش منعکس می کند مردم از بس خسته اند حال شنیدن را ندارند و منتظرند تا اول به وجودشان برسند ... عده ای فلک زده هم یادشان می افتد نماز ظهر و عصر نخوانده اند ...
در این میان فقط عده ای نوای خدا را لبیک می گویند و با رسیدن ندا به دنبال گمشده ی خویش می گردندد( حدیث معصوم (ع))
ت : من شنیدما ( هنوز مطمئن نیستم ) که (( همانا نماز به تنهایی از فحشا و منکر جلوگیری می کند )) !!!

برداشت دوم :
حاج محمود داشت می خواند (( باد ها نوحه خوان ... بید ها سر به زیر ... ناله ها ... سینه زنان حرم باغچه ... خیمه ی خورشید سوخت ... )) نگاه کردم . دیدم خدا پشت خط است . گوشی را برداشتم ، تا خواست صحبت کند ، دیدم کسی پشت خط است . به خدا گفتم گوشی یه چند لحظه ... رفتم برگشتم . گفتم : خوب چی می گفتی ؟ تا خواست لب به سخن بگشاید کسی صدایم کرد و من گفتم : خدایا ! شرمنده ها کارم دارن و این اتفاق اینقدر رخ داد تا بار آخر که برگشتم دیدم بوق اشغال می زند ... . خدا ناراحت بود ! نه از بابت خودش . بلکه از بابت من  !!! شاکی شدم . رفتم در خانه اش. در را زدم . کسی باز نکرد . ناراحت شدم . فریاد زدم : خدایا ! مگر نمیدانستی که اگر رهایم کنی به چه لجنزاری می افتم ....
ت : خدایا ! بار خدایا ! صد بار خدایا ! خودت گفتی صد بار اگر توبه شکستی باز آ ! ولی نگفتی اگر صد و یکبار شد چه کنم ؟

----------------------------------------------------

ز.خ : در خانه خدا همیشه و بر روی همه خلقت باز است ...
ز.خ : بنر زیبای وبلاگ تلاشی است از : پوتین بسیجی ( منطقه ممنوعه )

همین
والسلام !
یازهرا (س)



  • کلمات کلیدی :
  • به دست : پابرهنه ی دانشجو... | نظرهای شما [ نظر]


    کل یادداشت های این وبلاگ

    زندگی با چشمان بسته !
    پراکنده های ذهنی قبل از زیارت!
    نامرتب هایی برای نوشته شدن ...
    [عناوین آرشیوشده]