سفارش تبلیغ
صبا ویژن
.

دیر نوشت !

شنبه 87 بهمن 19 ساعت 8:23 عصر

بسم رب المهدی (عج)

تعدد هیئات باعث شد (( آقا جون )) نتونه به خیلی از هیئت ها سر بزنه !
به خیلی از هیئت ها هم سر زد ولی رفتو پشت در واساد ! آخه مسؤل های هیئت رمز ورود رو بهش نمی گفتن !
برداشت دومی که از این متن می شه قشتگ تره !

دست کرد تو جیبشو یه دیویست تومنی پاره پوره در آووردو انداخت تو صندوق !
ولی پوله گیر کرد تو صندوق ! حالا یارو واساده بوده با بیل و کلنگ داشت پوله رو داخل صندوق می کرد !
نمی دونم ؟ مگه پولو نمی اندازن تو صندوق که به نیازمند برسه ... پس چرا ؟

- - - - - -

ز.خ 1 : قرار بر ارزشی نویسی بود .... چی شد پس ؟
ز.خ 2 : متن اولی از محرم گیر کرده بود پشت چراغ قرمز دل !

فقط یا زهرا (س)



  • کلمات کلیدی : محرم، مطلب ارزشی
  • به دست : پابرهنه ی دانشجو... | نظرهای شما [ نظر]


    کل یادداشت های این وبلاگ

    زندگی با چشمان بسته !
    پراکنده های ذهنی قبل از زیارت!
    نامرتب هایی برای نوشته شدن ...
    [عناوین آرشیوشده]