بسم رب المهدی (عج)
اینقد مطلب تو ذهنمه که نمی دونم از کدوم بگم ...
نمی دونم از این جمله ی حاج آقا مجتهدی شروع کنم ؟
که بدجوری داره رو مُخم خودزنی میکنه ...
" هر وقت نا امید از همه جا شدی ، بدون که کارت درست می شه ...
حدیث قدسی داریم به عزت و جلالم قسم ، قطع می کنم امید بنده ای رو که به غیر من امید داره ...
امیدمون ، اگه گوشه ی دلمون به جایی باشه که کسی کارمون رو درست کنه ، نمی شه ... "
یا نه از این جمله ی حاج سعید ...
" ... خیلی غلطا از من و تو سر زده ...
هر وقت یه گناه بزرگ ازت سر زد ، برگرد رو به قبله و بگو :
صلی الله و علیک یا ابا عبد الله
بگو آقا غلط کردم ... نفهمیدم ... "
یا نه از اتفاق های اخیر دو رو برم بگم ...
از اتفاق های سیاسی که خیلی واضح داره با آدم صحبت می کنه ...
از اتفاق هایی که تو این چن وقت بین بچه های خودمون افتاده ...
از کارهای فرهنگی ...
یا از رفاقت هایی که بو جوراب گرفته ...
از فاطمیه بگم ...
نه ... نه ... ولش کن ... از هیچ کدوم نمی گم ... آخه اصلن دستم نمی ره به نوشتن ...
- - - - - -
ز.خ 1 : دلم از تو اتوبوس اردو جنوب در اومد و با روضه ی حضرت زهرا(س) رفت ...
ز.خ 2 : حواسمون باشه تو این بحث های سیاسی ، اگه با ولایت فقیه حرکت نمی کنیم ، جلوتر هم حرکت نکنیم !
ز.خ 3 : فایل های صوتی این متن رو حتمن دانلود کنید ... شنیدنش یه حال دیگه ای داره !!!
(اگه تو دانلود فایلها دچار مشکل شدید ، روی لینک ها کلیک راست کنید و ....Save Target As را انتخاب کنید)
شهدا شرمنده ایم !
یا زهرا(س)
کل یادداشت های این وبلاگ