سفارش تبلیغ
صبا ویژن
.

بسم رب المهدی (عج)

پرسید : در زیارت ناحیه ی مقدسه از جانب شما آمده :(( و لا بکین لک بدل الدموع دما ))
گفت : درست است .
پرسید : کدام مصیبت است ؟ مصیبت علی اکبر (ع) ؟
گفت : علی اکبر (ع) اگر بود برای این مصیبت خون گریه می کرد .
پرسید : مصیبت عباس (ع) ؟
گفت : عباس (ع)  اگر در دنیا بود ، نمی گذاشت چنین مصیبتی شود .
پرسید : لابد مصیبت سیّد الّشهداء (ع) است ؟
گفت : حسین (ع) هم اگر بود هرگز چنین اتفاقی نمی افتاد .
کلافه شد . پرسید : پس کدام مصیبت است که من از آن بی خبرم ؟
فرمود : اسیری رفتن عمه ام زینب (س) ...



  • کلمات کلیدی : بسوی ظهور ...
  • به دست : پابرهنه ی دانشجو... | نظرهای شما [ نظر]

    لبیک یا صاحب (عج)

    چهارشنبه 86 بهمن 3 ساعت 7:0 صبح

    بسم رب المهدی (عج)

    مهمان وعده می گیرند . همه با هم ، یک صدا . بعد که می آید ، پذیراییشان دیدنی است !
    سر می بُرند مهمان را . خانواده اش را اسیر می کنند و توی شهر ها می گردانند . فرق امیرشان را می شکافند توی محراب .
    او که بیاید اما ، دیگر بی وفایی نمی کنند . مرکز حکومتش هم می شود همان جا ؛ کوفه .

    (( ... همانا من دعا گوی کسی هستم که مصیبت جد شهیدم را یاد آوری کند و آنگاه برای تعجیل فرج و و تأیید من دعا کند ))

     

    ::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
    مهدی موعود ، ص 1109                 مکیال المکارم ، ج 2

    اللهم عجل لولیک الفرج

     



  • کلمات کلیدی : بسوی ظهور ...
  • به دست : پابرهنه ی دانشجو... | نظرهای شما [ نظر]

    چی شده ؟

    یکشنبه 86 آذر 11 ساعت 4:18 عصر

    بسم رب المهدی (عج)

    جهان در انتظار توست یا مهدی (عج) ...

    شاید این جمله رو خیلی جاها دیدیو شاید هم بعضیاتون که این جمله براتون تازگی داشته یه آهی کشیدیدو بالاخره یه چند ثانیه به این فکر افتادید که :

    روز ها از پی هم می گذرد و هنوز مادری چشم انتظار وصل است ...

    آری !

    ماییم سوی چشمان مادری منتظر ، ماییم سوی چشمان مادر حقیقت زندگی ...

    خلاصه . می خواستم بگم که چهان اصلن در انتظار نیست . جهان با این وضعیتش چیز خورده در انتظاره .
    به ولله مهدی (عج) در انتظار توست جهان .

    شاید هم منطقه ممنوعه راست می گه . آخه می دونی چیه اون تو دل همه هست . همه رو بزرگ کرده . 10 سال تو این کارا بوده . خودش ختم که هیچی سه و هفتم هیچی ، تازه چهل هم هیچی ، سالگرد هم به کنار ، روحش شاد .

    ...     بسم ا...
    نمی دونم اگر بعد از چهل هفته امام زمانش به صورت ناشناس ازش چیزی می خواست ؛
    چه فکری درباره ی امامش می کرد و یا چجوری جواب می داد .

    می خواستم بگم که ...

    خداوندا !

    کمک کن بتوانم با هرکه تنهایم می گذارد خوب و نیکوکارانه رفتار کنم .

    اللهم عجل لولیک الفرج



  • کلمات کلیدی : بسوی ظهور ...
  • به دست : پابرهنه ی دانشجو... | نظرهای شما [ نظر]

    بازم شرمندگی ...

    شنبه 86 آبان 12 ساعت 3:5 عصر

    بسم رب المهدی (عج)

    دبستان که بودم تمام عشقم این بود که برم سر صف براش دعا کنم . یادمه اون اولا حتی دعاش رو هم اشتباه می خوندم . ولی بازم می رفتم می خوندم . یه ذره فقط یه ذره که بزرگ شدم فقط 10 شب اول محرم یادش می افتادمو بس . یه ذره دیگه فقط یه ذره دیگه که بزرگ شدم فکر کردم خیلی می شناسمش . پر ادعا شده بودم . دیگه فکر می کردم الآن اگه بیاد من جزء سربازاشم . الان که فکر می کنم می بینم اگه بیاد شاید زنده بمونم !!! تازه اونم در صورتیکه اون هم منو نبینه و نشناسه ... که این امکان وجود نداره ؛ چون منو اگه اون رو ببینم چشم هام اجازه نمی ده بشناسمش ولی اون خیلی خوب من رو می شناسه ... هر هفته آمارم رو خونده ...

    یه چند وقته می خوام برام عادی نباشه که دیروز جمعه بود و نیومد ...

    یه چند وقت می خوام شعر بالای وبلاگ رو بفهمم ...

    یه چند وقته می خوام از ته دلم بگم : 

    (( اللهم عجل لولیک الفرج ))



  • کلمات کلیدی : بسوی ظهور ...
  • به دست : پابرهنه ی دانشجو... | نظرهای شما [ نظر]

    کی ؟ کجا ؟ اگر چنین کسی هست تا حالا ...

    شنبه 86 آبان 5 ساعت 4:29 عصر

    بسم رب المهدی (عج)

    علی اصغر (ع) ، علی اکبر (ع) ، ابا الفضل العباس (ع) ، .... . حسین (ع) افتاده بود . پرچم خاندان پیامبر افتاده بود میان و دیگر کسی نبود آن را بردارد ... .

    أین الطالب بدم المقتول بکربلاء ؟

     

    اللهم عجل لولیک الفرج



  • کلمات کلیدی : بسوی ظهور ...
  • به دست : پابرهنه ی دانشجو... | نظرهای شما [ نظر]

    <      1   2   3   4   5   >>   >

    کل یادداشت های این وبلاگ

    زندگی با چشمان بسته !
    پراکنده های ذهنی قبل از زیارت!
    نامرتب هایی برای نوشته شدن ...
    [عناوین آرشیوشده]